
( جملات پیامکی ویژه مناسبت ها ) اس ام اس و پیامک روز کشاورزی و دهداری (۱ دی ) به بهار بنگر ای دل که قیامت است مطلق بد و نیک بردمیده همه ساله هر چه کاری که بهار گوید ای جان دم خود چو دانهها دان بنشان تو دانه دم که عوض درخت آری * * قرآن کریم: أفَرَأیتُم ما تَحرُثونَ ءَأنتُم تَزرَعُونَهُ أمْ نَحنُ الزّارِعونَ آیا درباره آنچه میکارید اندیشیدهاید؟ آیا شما آن را می رویانید یا ما؟ واقعه ، آیه ۶۴ . * * پیامبر صلی الله علیه وآله : ما مِن مُسلِمٍ یَغرِسُ غَرسَاً أویزَرَعُ زَرعَاً ، فَیأکُلُ مِنهُ إنسانٌ أوطَیرٌ أوبَهیمَهٌ إلاّ کانَت لَهُ بِهِ صَدَقَهٌ هر مسلمانی درختی بنشاند یا کِشتهای بکارد و انسان یا پرنده یا چارپایی از آن بخورد ، برای او صدقه محسوب میشود مستدرک الوسائل ، ج ۱۳ ، ص ۴۶۰ . * * پیامبر صلی الله علیه وآله : اُطلُبوا الرِّزقَ فی خَبایا الأرضِ روزی را از آنچه در زمین پنهان است ، بجویید کنزالعمّال ، ح ۹۳۰۲ . * * امام باقر علیه السلام : خَیرُ الأعمالِ الحَرثُ بهترین کارها کشاورزی است میزان الحکمه ، ح ۷۵۴۵ . * * امام صادق علیه السلام : الکِیمیاءُ الأکبَرُ الزِّراعَهُ بزرگترین کیمیا ، ثروت ، کشاورزی است الکافی ، ج ۵ ، ص ۲۶۱ . * * امام صادق علیه السلام : ما فِی الأعمالِ شَیءٌ أحَبُّ إلَی اللَّهِ تَعالی مِنَ الزِّراعَهِ در میان کارها ، کاری محبوبتر از کشاورزی ، در نزد خدای متعال نیست مستدرک الوسائل ، ج ۱۳ ، ص ۴۶۱ . * * امام صادق علیه السلام : الزّارِعُونَ کُنوزُ الأنامِ کشاورزان گنجهای مردماناند الکافی ، ج ۵ ، ص ۲۶۱ . ( زمزار ) آیات و احادیث احسان و نیکوکاری احادیثی درباره مدارا کردن با مردم احادیثی درباره امام حسین(ع) ۱۲ حدیث درباره عفت و پاکدامنی سخن اهل بیت (ع) درباره احسان و نیکوکاری احادیث درباره صبر ۲۰ حدیث گهربار درباره اسراف احادیث گهربار درباره غذا خوردن حدیث هایی زیبا در مورد شکرگزاری احادیثی درباره بخل ورزیدن و خساست سخنانی برگزیده درباره عیسی مسیح (ع) اس ام اس و پیامک روز سواد آموزی (۷ دیماه)

برخی محصولات کشاورزی می توانند خطرات زیادی برای سلامتی ما ایجاد کنند به کشاورزان هشدار داده است محصولات و تولیدات خود را با آب فاصلاب آبیاری نکنند و تمامی محصولات این افراد معدوم خواهند شد و از بین خواهند رفت با افرادی که از این طریق آبیاری می کنند برخورد قانونی خواهد شد . رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: به علت کمبود آب در کشور، آبیاری با فاضلاب در برخی کشتزارها همچنان وجود دارد اما هر جا بازرسان وزارت بهداشت متوجه شوند، محصولات تولیدی معدوم می شود. خسرو صادق نیت درباره ادامه روند آبیاری کشتزارها با فاضلاب و اقدامات وزارت بهداشت توضیح داد: مسئولیت اصلی برای جلوگیری از رها شدن فاضلاب در مزارع به عهده وزارت نیرو و مسئولیت اصلی برای جلوگیری از آبیاری با فاضلاب در مزارع به عهده وزارت جهاد کشاورزی است. وی ادامه داد: با این وجود بازرسان بهداشت محیط وزارت بهداشت نیز هر جا متوجه شوند که در مزارغ آبیاری با فاضلاب صورت می گیرد، با آن برخورد قانونی می کنند و یکی از این برخوردها، معدوم کردن تمام محصولات کشاورزی آبیاری شده با فاضلاب است و تمام این تولیدات کشاورزی از بین می روند. صادق نیت در پاسخ به این پرسش که آیا هنوز روند آبیاری با فاضلاب در مزارغ ادامه دارد، گفت: به هر حال دور از چشم بازرسان وزارت بهداشت در هر جایی ممکن است، این اتفاق بیفتد و گزارش های مردمی در تماس با شماره کشوری 190 می تواند، بازرسان وزارت بهداشت را در رسیدگی سریعتر به این تخلف کمک کند. وی تاکید کرد: به هر حال در کشور با کمبود شدید آب مواجه هستیم و در هر جایی که کمبود آب وجود داشته باشد و فاضلاب مدیریت نشده هم باشد، احتمال سوء استفاده وجود دارد. رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت گفت: آبیاری مزارع با فاضلاب منحصر به سبزیکاریهای جنوب تهران نیست و در هر استانی ممکن است مواردی از آن باشد، مهم این است که زمینه تخلفات را از بین ببریم و همکاری های بین بخشی را تقویت کنیم. منبع: ایرنا الودکتر #آبیاری مزارع با فاضلاب#خطرات فاضلاب برای محصولات کشاورزی#رها شدن فاضلاب در مزارع#کمبود آب

عمارت باغ سپهدار در انتهای خیابان فلسطین غربی شهر قزوین قرار دارد و منصوب به محمدولی خان سپهسالار تنکابی ملقب به سپهدار اعظم از رجال معروف دوره ی قاجار است. - کجارو

عمارت باغ سپهدار در انتهای خیابان فلسطین غربی شهر قزوین قرار دارد و منصوب به محمدولی خان سپهسالار تنکابی ملقب به سپهدار اعظم از رجال معروف دوره ی قاجار است. - کجارو

نقدی مثل آب خوردن بر کمپین بانک کشاورزی بانک کشاورزی این روزها در حالی کمپین جدید خود با نام « مثل آب خوردن » را رونمایی کرده است که دچار خطایی استراتژیک در مفهوم و اجرا شده است. این کمپین درست در زمانی اجرا شده که مخاطب از طریق دیگر رسانهها و کمپینها درگیر مسأله بحران بیآبی و خشکسالی است و دمای داغترین تابستان ۲۰ سال گذشته را دارد تجربه می کند. در این بحران، ذهن مخاطب به خوبی پذیرای تبلیغاتیست که این دغدغه را برایش آسانتر و قابل تحملتر کنند. در این شرایط بانک کشاورزی بدون اشاره به وظیفه ذاتیاش در قبال این مسئولیت اجتماعی CSR با شعاری که سادگی آن به مصرف آب اشاره دارد (مثل آب خوردن)، تلاش میکند تا مخاطب را به خدماتی از نوع مجازی و الکترونیک بکشاند. و این همان نقطه آسیبپذیری این کمپین است . ایراد اساسی همین است؛ اینکه برندی آب و نشانه های واقعی آن را در بحران بیآبی به عنوان یک ابزار تبلیغات برای خدمات مجازی در نظر بگیرید. برای مخاطب خوشایند نیست و این همان جایی ست که مخاطب دلزده از این اتفاق، دیگر دنبال مفهوم نمیگردد و برایش سطح خدمات و تبلیغات مهم نیست. در تحلیل این کمپین به بیانی دیگر می توان به مصداق « زر دادن و مس گرفتن » اشاره کرد. بانک کشاورزی در حالی که میخواسته است راحتی خدماتش را بیان کند، اشتباهاً دغدغه بسیاری از شهروندان را نشانه گرفته است و همین اشتباه استراتژیک است که سبب میشود مخاطب تبلیغ را جدی نگیرد؛ تا جایی که حتی در فضای شفاهی هم سراغی از موضوع نگیرد، دیگر چه برسد به اینکه بخواهد برود و از خدمات الکترونیک به صورت واقعی استفاده کند.

خبرگزاری کشاورزی ایران

درباره شهرکی زیر گوش پایتخت که زمینهای کشاورزیاش با فاضلاب خام خانهها و درمانگاهها آبیاری میشود؛ سنگ کلیه و بیماریهای دستگاه گوارشی بلای جان ساکنان شهرک ١۵هزار نفری رسالت شده است آنها ١۵هزار نفرند. ١۵هزار نفر با پنجهزار خانه، پنجهزار خانه با چندهزار خانواده که حالا ٣٠سال است شیرهای آب را که باز میکنند، چاه برایشان«مایه حیات» نمیآورد، سنگ میآورد، شن ریز، روغن گازوییل و میبرد آنها را صاف میچسبند به کلیههایشان که حالا صدای ناله خیلیها را بلند کرده. آنها ١۵هزار نفرند. ١۵هزار نفری که سالهاست دستهایشان را که سایبان چشمهایشان میکنند، جنوبشان زمین است و جاده و خاک مردگان، شمالشان تهران است و «مردم خوشبختش» و شمال تا جنوب برای آنها در همین زمینهایی خلاصه شده که مغازه و خانههای مردم را هرروز رنگی میکنند: سبزی، میوه، گندم و جو. «آب اینجا واقعا آب چاه است، با آب تهران خیلی فرق میکند. تا دلت بخواهد در فامیل ما سنگ کلیهای داریم. من خودم شن دارم، به خاطر آب است باید حتما آبی که استفاده میکنم آب جوشیده باشد. بارها زنگ زدهایم اداه آب ولی هیچ مشکلی حل نشده است» آنها ١۵هزار نفرند. ١۵هزار نفر که تا همین چند روز پیش، همین سه شنبه هفته گذشته، بعد از ٣٠سال آزگار، هنوز کسی نمیدانست چندنفرند؛ کسی نمیدانست چه میخورند و از حال و هوای زندگی آنها در شهرکی که خودشان دوست دارند نامش تا همیشه «شهرک رسالت» بماند و شهرداری منطقه ١٩ و بخشداری شهر آفتاب، آن را روستا میدانند، کسی خبر نداشت. «شهرک رسالتِ» آنها و روستای «صالح آبادِ» شهرداری، جایی است در جنوب بزرگراه آزادگان، غرب اتوبان بهشت زهرا و شرق اتوبان شهید کاظمی که تا همین چند روز پیش و قبل از آنکه «رحمتالله حافظی»، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر به آنجا برود و وضع آبش را «فاجعهآمیز» بداند، مردمش با آب چاههای آن میساختند و صدایشان درنمی آمد. تا اینکه سه شنبه هفته قبل آمد؛ وقتی حافظی، عضو شورا از فاجعهای گفت که چندین هکتار زمین کشاورزی جنوب تهران را در دستهایش گرفته و از آب شُربی که فاجعهآمیز است و خطرناک: «چندین هکتار از مزارع کشاورزی جنوب تهران توسط فاضلاب خام آبیاری میشود و این فاجعه زیستمحیطی است. شهرک رسالت در جنوب شهر تهران به شبکه آب شرب شهری متصل نیست. در جنوب بزرگراه آزادگان، غرب اتوبان بهشت زهرا و شرق اتوبان شهید کاظمی، مجموعه مسکونی به نام رسالت وجود دارد. در این شهرک ١۵هزار نفر از شهروندان زندگی میکنند که به شبکه آب شهری متصل نیستند و فاقد شبکه فاضلاب هم هستند. آب شرب این محله از چاههای عمیق تأمین میشود و این نگرانی وجود دارد که در برخی از ماههای سال میزان نیترات آب این چاهها از حد استاندارد بیشتر شود که این موضوع تهدیدکننده است.» حافظی هفته پیش در شورای شهر تهران گفت که «بخشی از فاضلاب منازل این محله از کوچهها جاری و در مزارع کشاورزی که در حاشیه آن قرار دارد، مورد استفاده قرار میگیرد و وزارتخانههای بهداشت و درمان، جهاد کشاورزی، نیرو و سازمان محیطزیست دراینباره مسئول هستند و انتظار پاسخ گویی و اقدام در این زمینه داریم.» آنها ١۵هزار نفرند و «رضا» و «علی» و «پروین» و «سکینه» فقط چندنفر از آن ١۵ هزارنفرند. آنها اعضای شورای شهر تهران را نمیشناسند، تهران را زیاد نگشتهاند و زندگی برایشان کارگری روی همین زمینهاست و دل خوش کردن به همین حقوقهای بخور و نمیر. به اندازه همه این ندانستنها اما دلشان پر است؛ پرِ پر. «سکینه کلانتری» که ۵٨ ساله است و امروز آمده استخر محل، تا سر ظهری، تنی به آب بزند، یکی از آنهاست. چادرش را سفت گرفته و با دستهایش، زیر چونه گرهاش زده: «من ٣۵سال است که در این محله زندگی میکنیم و اینکه نمردهایم، دست خدا بوده است. یک وقتهایی آب بوی لجن میدهد. خیلی وقتها که میروم روستای خودمان و برمیگردم، نمیتوانم آب اینجا را بخورم، مزه بخصوصی میدهد. انگار همیشه گل توی آن است. وقتهایی که آب را میریزیم در شیشه نوشابه، سفیدک میزند. کتریهایمان همیشه سفیدک دارد و ته آنها پر از شن است. دخترم هم سنگ کلیه دارد.» «نسرینِ» ۵٧ ساله هم که دوست «سکینه» است، کم دراینباره حرف ندارد: «من چندسال است که سنگ کلیه دارم، بچههایم هم دارند. رفتیم دکتر، گفت به خاطر آبی است که میخوریم. شلنگ را که باز میکنیم، گوله گولههای سنگ بیرون میآید. اولها بهتر بود، ١٠سال است که خیلی بد شده است. چندبار با مردم محل به سازمان آب رفتیم و شکایت کردیم ولی فایدهای نداشت. ما از بدبختی آمدیم اینجا. جایی نبود که با پول کم مان بتوانیم اجاره کنیم. با مصیبت اینجا زندگی کردیم.» اطراف زمینهای شهرک رسالت پر است از خانههایی که ساکنانش حالا سالهاست که دل خوشی از جای زندگی شان ندارند؛ نمونهاش همین «علی»، ۴٧ ساله است و نزدیک همین زمینها زندگی میکند. او با شکمی که برآمده و اخمهایی که زیاد توی هم اند، جلو میآید برای گفتن، برای اعتراض کردن: «والا به خدا زن و بچه مان اینجا آسایش ندارند. ٢۵سال است اینجا زندگی میکنیم. این آب را شما ببینید، از خانهها و درمانگاهها میآید بیرون میرود داخل زمینها. من و همه اعضای خانوادهام سنگ کلیه داریم. هر دفعه میرویم دکتر، کلی خرجمان میشود، از کجا بیاوریم بدهیم؟» «اصغر» هم ٢۵سال است ساکن اینجاست. او میگوید همیشه خانهشان را بوی فاضلاب برداشته است و به خاطر همین فاضلاب هم است که خانهها همیشه پر از پشهاند: «من تازه ازدواج کرده ام. از وقتی خانمم از شش ماه پیش از شهرشان آمده اینجا، سیستم گوارشیاش به هم ریخته است. هرچی میخورد گلاب به رویتان بالا میآورد. داخل شهرک بردمش یک دکتر، گفت بهخاطر مشکل آب است که عفونت دارد و … . به خدا سهمیلیون خرجش کرده ام. الان یک جوراب زدهایم سر شیرهایمان، خداوکیلی هرچند وقت یک بار پر از سنگ میشود.» «حمیده» و «پروین» همسایههای «علی» و «اصغر»ند. «حمیده» ٣۶ ساله است و با دخترش درحال رفتن به خانه شان است. او از آبی میگوید که «آب» نیست و غذایی که مزهاش با غذای تهرانیها زمین تا آسمان توفیر دارد: «آب اینجا واقعا آب چاه است، با آب تهران خیلی فرق میکند. تا دلت بخواهد در فامیل ما سنگ کلیهای داریم. من خودم شن دارم، به خاطر آب است باید حتما آبی که استفاده میکنم آب جوشیده باشد. بارها زنگ زدهایم اداه آب ولی هیچ مشکلی حل نشده است. تازه الان آبادی شده، چندسال قبل میآمدید ببینید اینجا چه خبر است.» «از اینجا شاه لوله سد ماملو و لوله آب بهشت زهرا کنار اینجا رد میشود ولی بخشداری میگوید اگر ما از این لولهها به شما آب بدهیم، نمیتوانیم به بهشت زهرا آب بفرستیم. این آب میرود تصفیه خانه و برمی گردد به سمت تهران و الکی میگویند که به ما هم از این آب که آب تهران است میدهند درحالیکه این حرف دروغ است» «پروین» هم که چادر رنگی سر کرده و زیر آفتاب ظهر اردیبهشت، پیشانیاش از عرق برق میزند، حرفها برای گفتن دارد: «خیلی وقتها آب بوی گازوئیل میدهد. کلیه همه مان خراب است، خودم معده درد دارم و همه بچههایم سنگ کلیه دارند. دخترم هرچند وقت یک بار باید برود سنگ کلیهاش را بشکند. اهالی شهرک رسالت اما هرچقدر تا به حال مسئول و وزیر و وکیل ندیده باشند، یک نفر را خوب میشناسند؛ «پوریا گل محمدی»، عضو شورایاری محل را که حالا دیگر عادت کردهاند تا هرچندوقت یک بار او را در خانههایشان ببیند که آمده برای تحقیق و دادن گزارش به «بالا بالاها». «پوریا گل محمدی» همینجا به دنیا آمده، همینجا بزرگ شده و همینجا هرروز نگرانیهایش از وضع آبی که از چاه میآید و به بدنهای هم محله ایهایش میرود، بیشتر میشود. برای همین هم است که هرجا از مردم شهرک رسالت درباره مشکلاتشان سوال شود، اول از همه «آقا گل محمدی» را نشان میدهند. او حالا حرفهای زیادی برای گفتن از وضع آب و زمینهای کشاورزی اطراف شهرک رسالت دارد که میگوید تا درستشان نکند، دست بردار نیست: «جمعیت اینجا با جمعیت صالح آباد ٢٠ هزارنفر است. مشکلات آب اینجا تا دلتان بخواهد زیاد است. از اینجا شاه لوله سد ماملو و لوله آب بهشت زهرا کنار اینجا رد میشود ولی بخشداری میگوید اگر ما از این لولهها به شما آب بدهیم، نمیتوانیم به بهشت زهرا آب بفرستیم. این آب میرود تصفیه خانه و برمی گردد به سمت تهران و الکی میگویند که به ما هم از این آب که آب تهران است میدهند درحالیکه این حرف دروغ است. به ما آب قلعه مرغی میدهند که آب چاه است و با روشی آن را تصفیه میکنند یا کلر میزنند و به لولهها میفرستند. ما به تازگی آب اینجا را دادهایم آزمایشگاه تا آزمایش کنند و نتیجه را بگویند ولی مطمئنیم که این آب آلوده است. اطلاعاتی هم که از بهداشت به دست ما رسیده نشان میدهد که این آب آلوده است. هیچ آبی که از چاه بیرون بیاید قابل مصرف نیست. الان با گاز به این آب کلر میزنند. آب اینجا سنگین است. حتی من از یکی از مسئولان بهداشت منطقه ١٩ سوال کردم به من گفت که کلا آب منطقه ١٩ مشکل دارد؛ آب سنگین است.» او میگوید: «در حال حاضر ۴٠ لیتر در ثانیه، آب وارد خانههای مردم اینجا میشود، فرض کنیم ۵ لیتر آن را مردم بخورند و بقیه را قطعا برای شست و شو و نظافت و حمام و … استفاده میکنند. این آب از خانهها و مراکز بهداشت و درمانگاهها خارج میشود و مستقیم به زمینهای کشاورزی اطراف اینجا وارد میشود؛ مثلا اگر کسی خون دماغ میشود، زخمش را میشوید و … و همه تمیزکاریهای درمانگاه هم وارد جوی آب میشود و مستقیم وارد زمینهای کشاورزی اطراف میشود. ما اینجا هفت درمانگاه داریم؛ خب همه مشکلاتی که بیماران دارند و شست و شوهایی که در آنها انجام میدهند خطرناک است و آنها مستقیم وارد زمینهای کشاورزی میشود. حالا این را کنار بگذاریم که بچهها اطراف این جویها بازی میکنند و ممکن است در آنها بیفتند و به هرحال ارتباط مستقیم با آن دارند. اینها همهاش آسیب محیطزیستی است. این جویها دقیقا از کنار محل بازی بچهها در پارک رد میشود. این بیماریها در طول زمان خودش را نشان میدهد. آقای حافظی هم که اینجا آمده بودند همه لولهها را نگاه کردند و آب را که دید، گفت این آبی که شما میخورید آلوده است.» او مشکل را جای دیگری میبیند: «ما با یک مدیریت دوگانه طرفیم؛ نمیدانیم باید برای مشکلاتمان به شهرداری برویم یا بخشداری. اینجا نه کلانتری دارد، نه آتش نشانی نه اورژانس. سه ماه پیش اینجا خانهای آتش گرفت و نزدیکترین آتش نشانی به اینجا که نزدیک میدان تره بار است تا آمد مامورانش را بفرستد، پسر آن خانه در آتش سوخت و فوت کرد. شاید شما فکر کنید فقط مردم محله رسالت از نبود فاضلاب شهری در اینجا صدمه میبینند، این اشتباه است. بزرگترین صدمه را مردم داخل تهران و مسول و غیرمسول میبینند که هر روز این محصولات آلوده وارد خانه آنها میشود بدون آنکه بدانند چه آب کثیفی به دست میآید و چه خطری آنها را تهدید میکند. این محصولات به دلیل نبودن فاضلاب شهری با آبی که ما حمام میرویم، آبی که دست و بدن خونی مریض را شسته، آبی که کثافت نوزاد را شسته، آبی که مریض در درمانگاه بالا آورده است و آب استخری که ما در آن شنا کردهایم و …هزار و یک آلودگی با خودش دارد آبیاری میشود. ما این را نمیخواهیم و راضی نیستیم اما کاری از دست ما بر نمیآید.» مسئولان شهری و آب و فاضلاب روستایی اما این حرفها را قبول ندارند؛ نمونهاش «نصرتالله قلندری»، بخشدار شهر آفتاب که در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «شهرک رسالت در حریم منطقه ١٩ قرار دارد و بخشی از شهر آفتاب به شمار میرود و قوانین شهر آفتاب در این شهرک هم باید اجرا شود، با اجرایی شدن این قوانین مشکل خیلی از روستاها حل میشود. شهرک رسالت کد روستایی دارد. درحال حاضر ١۵ لیتر در ثانیه آب وارد مخزن شهید سمیع خانی میشود، اگر آب سختی داشته باشد، باعث ابتلای مصرفکننده به سنگ کلیه میشود، آب این منطقه نیترات ندارد و تاکنون هیچ موری به ما گزارش نشده که نشان دهد آب نیترات دارد. سالم بودن آب این منطقه از سوی وزارت بهداشت، رصد میشود، کارشناسان آنها نظارت میکنند و به صورت محرمانه گزارشها را برای ما میفرستند. آب این شهرک، آب شهری است که به روستا قرض داده شده است. ماجرای آبیاری مزارع کشاورزی را ما به جهاد کشاورزی اعلام کردهایم و آنها باید به این موضوع رسیدگی کنند.» «آب از خانهها و مراکز بهداشت و درمانگاهها خارج میشود و مستقیم به زمینهای کشاورزی اطراف اینجا وارد میشود. همه تمیزکاریهای درمانگاه هم وارد جوی آب میشود و مستقیم وارد زمینهای کشاورزی اطراف میشود. ما اینجا هفت درمانگاه داریم» «رضا پوررجب»، رئیس سازمان آب روستایی تهران هم به «شهروند» میگوید حرفهای عضو شورای شهر تهران درباره آلوده بودن آب مصرفی شهرک رسالت را قبول ندارد: «بعد از حرفهای حافظی، عضو شورای شهر تهران درباره وضع این منطقه، دیروز صبح از آب این منطقه نمونهبرداری گرفتیم. فردا صبح نتیجه نمونه برداری مشخص میشود. ما در انشعابهای آب، کلرسنجی کردیم، هیچ موردی از آلودگی ندیدیم. از اردیبهشت سال ٩۴ هم با معاون استانداری و مسئولان آب و فاضلاب صالحآباد غربی و شرقی و شهرک رسالت صحبتهایی کردیم تا این مناطق از آب شهری استفاده کنند. آب شهرک رسالت درحال حاضر از نظر آلودگیهای میکروبی و شیمیایی مشکلی ندارد، سال گذشته در همین منطقه دو حلقه چاه زدیم و از این دو چاه به سمت خانههای مردم لولهکشی شده است.» او میگوید: «تمام روستاهای تهران از آب چاه استفاده میکنند، از نظر فنی، آب چاه را تصفیه نمیکنند چرا که مشکلی ندارد. اما در برخی از مناطق که آب چاهشان مشکل دارد، از آب آنجا استفاده نمیشود. ما حرف آقای حافظی را قبول نداریم. جایی که آب سنگین داشته باشیم، به این معنی است که کلسیم منیزیم آب زیاد است، چیزی که سختی آب را ایجاد میکند. حتی پزشکها هم میگویند جایی که آب سخت وجود داشته باشد، بیماریهای قلبی – عروقی کمتر است. من اصلا قبول ندارم که نیترات آب شهرک رسالت بالاست، آبی که تا ١۵٠ گرم در لیتر کلسیم منیزیم داشته باشد، مشکلی ندارد، علم هم ثابت نکرده منجر به ابتلای سنگ کلیه میشود. تاکنون وزارت بهداشت هیچ گزارش بدی درباره آب شهرک رسالت، به ما نداده است. آن منطقه فاضلاب ندارد. بههرحال فاضلاب از خانهها وارد زمینهای کشاورزی میشود که سازمان محیطزیست باید دراینباره پاسخگو باشد.» *** سبزِ سبز. شاخههای گندم هنوز آنقدر زرد نشدهاند که آفتاب را برگردانند به آسمان و برق بزنند؛ هنوز سبز سبزند، تر و تازه و خوشههایشان سر به آسمان کرده، زیر پایشان را نمیبینند؛ همانجا که زمین آنقدر سیاه است، آنقدر کثیف است و آنقدر بدبوست که سر بالا کردن بهتر است از نگاه کردن به زیر پا. اطراف شهرک رسالت را ١٢٠ هکتار زمینی پوشاندهاند که از آب استخر سیراب میشوند و کف و فاضلاب خانههای محل و خون و سرنگهای آلودهای که از درمانگاهها میآید. زمینهای شهرک را حالا کارگرهایی پر کردهاند که ترس دارند از گفتن آنچه هر روز میبینند؛ از آبی که آلوده است و گزارشهای اشتباهی که صاحب زمینها هرچند وقت یک بار به بازرسها میدهند. «رضا»، کشاورزی که روی ۵ هکتار از این زمینها کار میکند افغان است، مثل بقیه کارگرها. او پنجسال است که از ولایت دایکندی افغانستان به ایران آمده است. او میگوید این زمینها را از صاحب زمین اجاره کردهاند: «محصول الان ما بامیه است. نصف محصول ما را صاحب زمین میبرد. هم بامیه میکاریم هم خیار. آن زمین آن طرفتر هم کلم کاشته اند. بامیه را کم آب میدهیم، وقتی آن را میکاریم باید خوب تشنگی بکشد تا برگش سیاه شود و بعد یک بار به آن آب میدهیم. او در پلایی زمین دارد و آب موتورخانه دارد. او هر هکتار را برای هشت ماه، ١۶میلیون اجاره میکند. بعد از او نوبت کشاورزی است که با بیل و چکمه از راه میرسد. افغان است و از هرات به ایران آمده؛ ٣٢سال است که اینجاست و بچگی تا الانش را اینجا گذرانده است. او روی زمین آقای «ر» کار میکند و میگوید فعلا وضع همه خوب است فقط وضع کارگرها بد است. اطراف گندمهای زمینی که او روی آنها کار میکند، پر از آشغال است و او میگوید هرچند وقت یک بار آنها را آتش میزنند: «این زمینها پنج بار آب میخورد، از برج هشت تا برج سه؛ یعنی هفت ماه. پنج هکتار از زمینهای اینجا مال آقای «ر» است. او میگوید کل زمینهای کشاورزی صالح آباد، ١٢٠ هکتار است.» حرفهای او هنوز ناتمام، «آقا روحالله» از راه میرسد؛ با تنی سنگین و صورتی خندان. آفتاب، صورتش را سایه انداخته و چشمهایش خلاف لبهایش، خشمگین است. او به نفعش نیست که از آب اینجا بد بگوید؛ نه از آبی که خودش و خانوادهاش میخورد و نه آبی که خودش به زمینهای گستردهاش میفرستد: «والا من که ندیدهام کسی اینجا سنگ کلیه گرفته باشد، آنها که گرفتهاند لابد خودشان عیبی ایرادی چیزی داشته اند. آب اینجا با آب تهران قاطی دارد. آب استخر هم به زمین ما نمیرود. ما ذرت میکاریم، گندم و بلال. محصول دیگر نمیکاریم.» دختر آقا روحالله، رئیس شورای روستای کریمآباد است. او دنبال حرفهای پدرش را میگیرد و با عصبانیت میگوید: «ما از جهاد کشاورزی مجوز داریم. این آبها برای گندم و جو مشکلی ندارد. ما ۴٢سال است اینجا کشاورزی میکنیم. تا ١٠سال قبل هیچ مشکلی نداشت و بهداشت مرتب آزمایش میگرفت. ما با شورای شهر و هیچ جای دیگر کاری نداریم، ما با جهاد کشاورزی طرفیم و از آنها مجوز داریم.» «پوریا گل محمدی»، عضو شورایاری شهرک رسالت اما این حرفها را قبول ندارد: «مثلا ما یک استخر اینجا داریم به نام استخر رسالت که وسط پارک است، دوز کلر آب این استخر ۵ ppm است. این آب بعد از استفاده مردم باید ۴٨ ساعت بماند و برود داخل فاضلاب، ولی اینجا آب این استخر را مستقیم به زمینهای کشاورزی میفرستند. به هرحال ما هم از این محصولات استفاده میکنیم. اگر مستقیم از سر زمین هم نخریم، ماشین میآید میبرد و ما از میدان میخریم، به هرحال فرقی نمیکند. همه در خطرند، فقط به ما فکر نکنید، همه کسانی که از این محصولات استفاده میکنند، در خطرند. مثلا گوجه را باید درسال سه بار برداشت کرد ولی اینجا ما میبینیم به این دلیل که این زمینها با آبهای آلوده آبیاری میشوند، گوجه را یک بار بیشتر برداشت نمیکنند. اینجا یک چاه زده اند؛ چاهی که براساس مجوز آب، در ۶٠ روز، ٣۵ متر مکعب میتوان از این چاه برداشت کرد اما درحال حاضر بالای ۵٠٠ متر مکعب استفاده میشود. یعنی آب مصرفی یک کوچه را به زمینهای کشاورزی میفرستند. سوال اینجاست که بقیه این آب کجا میرود؟ تحقیقات ما نشان میدهد که بقیه این آبها نه به خانههای مردم که به زمینهای کشاورزی میرود؛ نام این کار، فروش آب است و معلوم نیست کدام دستها در کارند و آب را به این شکل به کشاورزان میفروشند.» «اینجا نه کلانتری دارد، نه آتش نشانی نه اورژانس. سه ماه پیش اینجا خانهای آتش گرفت و نزدیکترین آتش نشانی به اینجا که نزدیک میدان تره بار است تا آمد مامورانش را بفرستد، پسر آن خانه در آتش سوخت و فوت کرد» هفته گذشته، «رحمتالله حافظی»، عضو شورای شهر تهران از مسئولان چند وزارتخانه خواست که وضع آب مصرفی شهرک رسالت را بررسی کنند؛ وزارت بهداشت یکی از آنها بود؛ جایی که مسئولانش میگویند از این موضوع بی خبرند. نمونهاش «خسرو صادق نیت»، رئیس اداره سلامت محیط و کار وزارت بهداشت است که در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «باید این موضوع را بررسی کنیم. به هرحال ابتلا به سنگ کلیه در یک منطقه میتواند به دلیل بالا بودن ناخالصی آب باشد، ناخالصی آب با نیترات فرق میکند. البته ممکن است ابتلا به این بیماری، به دلیل سختی آب باشد، سختی آب هم ماجرای جدایی با آلودگی به نیترات دارد. این موضوع یعنی بالا بودن سختی آب، موضوعی است که باید از وزارت نیرو، پیگیری شود و آنها بایددرصد پوشششان را افزایش دهند، ما اطلاعی از وضع این منطقه نداریم و باید پرس و جو کرد. اگر چنین اتفاقی درحال رخ دادن است، باید پیگیریهای قانونی شود، چرا که اقدامی غیرقانونی است و باید با آن برخورد قانونی شود. متخلفان باید به دادگاه معرفی شوند. بهطورکلی آبیاری مزارع با آب فاضلاب تصفیه نشده غیرقانونی است و باید سریع و بهشدت با آن برخورد کنیم. در همین ارتباط هم سامانه ١٩٠ برای ارایه این گزارشها فعال است.» «پیمان قربانی»، شهردار منطقه ١٩ هم میگوید مسئول مشکلات شهرک رسالت، بخشداری آن است نه شهرداری: «متولی شهرک رسالت شهرداری نیست، بخشداری است. موضوع آب به شهرداری ارتباط پیدا نمیکند، هر بخش از شهر، مشخصاتی دارد و برای مسئولان تکالیف قانونی تعیین کرده است. در طرح جامع شهر تهران، شهرک رسالت بهعنوان سکونتگاهی خارج از محدوده شهری تهران واقع شده است. البته ما در شهرداری، خدمترسانی جزو تکالیف ذاتی ماست، مشکلات آسفالت خیابانها، نظافت، خدمترسانی در شهر و … ازجمله موضوعاتی است که ما در آنها ورود پیدا میکنیم. در این میان شورایاریها هم تلاش زیادی میکنند. شهرک رسالت خارج از حریم شهر تهران است، شهرداری ناحیه ۵ ما، شهرداری حریم است، شهرداری کل نیست. وظیفه محدوده این حریم شهر تهران، خدماترسانی به خارج از محدوده و کنترل ساخت و سازهاست. ما در آنجا سرانه محله راهاندازی کردیم و کارهای عمرانی انجام دادیم. مسجد هم ساختیم. او میگوید که مشکل ساکنان این شهرک، آب و فاضلاب است: «در حال حاضر، در داخل شهر تهران هم فاضلاب وجود ندارد و پوشش فاضلاب کامل نیست. ما نمیتوانیم کیفیت آب شرب را رد یا تأیید کنیم. اینگونه اظهار نظرها، نیاز به آزمایش دارد، آبفا میتواند این موضوع را بررسی کند، معمولا این بررسیها دورهای انجام میشود. هماکنون داخل منطقه ١٩، فاضلاب ندارد، شهرک رسالت هم حریم منطقه ١٩ است. در محدوده قانونی شهرها، مسائل خدماتی و وظایف ذاتی شهرداری به اضافه ساختوساز کاملا با ماست ولی خارج از محدوده، قوانین دیگر تفاوت میکند.» منبع: روزنامه شهروند برچسبها: کشاورزی فاضلاب آلودگی محیط زیست شهرک رسالت آلودگی آب پسماند بیمارستانی

درباره شهرکی زیر گوش پایتخت که زمینهای کشاورزیاش با فاضلاب خام خانهها و درمانگاهها آبیاری میشود؛ سنگ کلیه و بیماریهای دستگاه گوارشی بلای جان ساکنان شهرک ١۵هزار نفری رسالت شده است آنها ١۵هزار نفرند. ١۵هزار نفر با پنجهزار خانه، پنجهزار خانه با چندهزار خانواده که حالا ٣٠سال است شیرهای آب را که باز میکنند، چاه برایشان«مایه حیات» نمیآورد، سنگ میآورد، شن ریز، روغن گازوییل و میبرد آنها را صاف میچسبند به کلیههایشان که حالا صدای ناله خیلیها را بلند کرده. آنها ١۵هزار نفرند. ١۵هزار نفری که سالهاست دستهایشان را که سایبان چشمهایشان میکنند، جنوبشان زمین است و جاده و خاک مردگان، شمالشان تهران است و «مردم خوشبختش» و شمال تا جنوب برای آنها در همین زمینهایی خلاصه شده که مغازه و خانههای مردم را هرروز رنگی میکنند: سبزی، میوه، گندم و جو. «آب اینجا واقعا آب چاه است، با آب تهران خیلی فرق میکند. تا دلت بخواهد در فامیل ما سنگ کلیهای داریم. من خودم شن دارم، به خاطر آب است باید حتما آبی که استفاده میکنم آب جوشیده باشد. بارها زنگ زدهایم اداه آب ولی هیچ مشکلی حل نشده است» آنها ١۵هزار نفرند. ١۵هزار نفر که تا همین چند روز پیش، همین سه شنبه هفته گذشته، بعد از ٣٠سال آزگار، هنوز کسی نمیدانست چندنفرند؛ کسی نمیدانست چه میخورند و از حال و هوای زندگی آنها در شهرکی که خودشان دوست دارند نامش تا همیشه «شهرک رسالت» بماند و شهرداری منطقه ١٩ و بخشداری شهر آفتاب، آن را روستا میدانند، کسی خبر نداشت. «شهرک رسالتِ» آنها و روستای «صالح آبادِ» شهرداری، جایی است در جنوب بزرگراه آزادگان، غرب اتوبان بهشت زهرا و شرق اتوبان شهید کاظمی که تا همین چند روز پیش و قبل از آنکه «رحمتالله حافظی»، رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر به آنجا برود و وضع آبش را «فاجعهآمیز» بداند، مردمش با آب چاههای آن میساختند و صدایشان درنمی آمد. تا اینکه سه شنبه هفته قبل آمد؛ وقتی حافظی، عضو شورا از فاجعهای گفت که چندین هکتار زمین کشاورزی جنوب تهران را در دستهایش گرفته و از آب شُربی که فاجعهآمیز است و خطرناک: «چندین هکتار از مزارع کشاورزی جنوب تهران توسط فاضلاب خام آبیاری میشود و این فاجعه زیستمحیطی است. شهرک رسالت در جنوب شهر تهران به شبکه آب شرب شهری متصل نیست. در جنوب بزرگراه آزادگان، غرب اتوبان بهشت زهرا و شرق اتوبان شهید کاظمی، مجموعه مسکونی به نام رسالت وجود دارد. در این شهرک ١۵هزار نفر از شهروندان زندگی میکنند که به شبکه آب شهری متصل نیستند و فاقد شبکه فاضلاب هم هستند. آب شرب این محله از چاههای عمیق تأمین میشود و این نگرانی وجود دارد که در برخی از ماههای سال میزان نیترات آب این چاهها از حد استاندارد بیشتر شود که این موضوع تهدیدکننده است.» حافظی هفته پیش در شورای شهر تهران گفت که «بخشی از فاضلاب منازل این محله از کوچهها جاری و در مزارع کشاورزی که در حاشیه آن قرار دارد، مورد استفاده قرار میگیرد و وزارتخانههای بهداشت و درمان، جهاد کشاورزی، نیرو و سازمان محیطزیست دراینباره مسئول هستند و انتظار پاسخ گویی و اقدام در این زمینه داریم.» آنها ١۵هزار نفرند و «رضا» و «علی» و «پروین» و «سکینه» فقط چندنفر از آن ١۵ هزارنفرند. آنها اعضای شورای شهر تهران را نمیشناسند، تهران را زیاد نگشتهاند و زندگی برایشان کارگری روی همین زمینهاست و دل خوش کردن به همین حقوقهای بخور و نمیر. به اندازه همه این ندانستنها اما دلشان پر است؛ پرِ پر. «سکینه کلانتری» که ۵٨ ساله است و امروز آمده استخر محل، تا سر ظهری، تنی به آب بزند، یکی از آنهاست. چادرش را سفت گرفته و با دستهایش، زیر چونه گرهاش زده: «من ٣۵سال است که در این محله زندگی میکنیم و اینکه نمردهایم، دست خدا بوده است. یک وقتهایی آب بوی لجن میدهد. خیلی وقتها که میروم روستای خودمان و برمیگردم، نمیتوانم آب اینجا را بخورم، مزه بخصوصی میدهد. انگار همیشه گل توی آن است. وقتهایی که آب را میریزیم در شیشه نوشابه، سفیدک میزند. کتریهایمان همیشه سفیدک دارد و ته آنها پر از شن است. دخترم هم سنگ کلیه دارد.» «نسرینِ» ۵٧ ساله هم که دوست «سکینه» است، کم دراینباره حرف ندارد: «من چندسال است که سنگ کلیه دارم، بچههایم هم دارند. رفتیم دکتر، گفت به خاطر آبی است که میخوریم. شلنگ را که باز میکنیم، گوله گولههای سنگ بیرون میآید. اولها بهتر بود، ١٠سال است که خیلی بد شده است. چندبار با مردم محل به سازمان آب رفتیم و شکایت کردیم ولی فایدهای نداشت. ما از بدبختی آمدیم اینجا. جایی نبود که با پول کم مان بتوانیم اجاره کنیم. با مصیبت اینجا زندگی کردیم.» اطراف زمینهای شهرک رسالت پر است از خانههایی که ساکنانش حالا سالهاست که دل خوشی از جای زندگی شان ندارند؛ نمونهاش همین «علی»، ۴٧ ساله است و نزدیک همین زمینها زندگی میکند. او با شکمی که برآمده و اخمهایی که زیاد توی هم اند، جلو میآید برای گفتن، برای اعتراض کردن: «والا به خدا زن و بچه مان اینجا آسایش ندارند. ٢۵سال است اینجا زندگی میکنیم. این آب را شما ببینید، از خانهها و درمانگاهها میآید بیرون میرود داخل زمینها. من و همه اعضای خانوادهام سنگ کلیه داریم. هر دفعه میرویم دکتر، کلی خرجمان میشود، از کجا بیاوریم بدهیم؟» «اصغر» هم ٢۵سال است ساکن اینجاست. او میگوید همیشه خانهشان را بوی فاضلاب برداشته است و به خاطر همین فاضلاب هم است که خانهها همیشه پر از پشهاند: «من تازه ازدواج کرده ام. از وقتی خانمم از شش ماه پیش از شهرشان آمده اینجا، سیستم گوارشیاش به هم ریخته است. هرچی میخورد گلاب به رویتان بالا میآورد. داخل شهرک بردمش یک دکتر، گفت بهخاطر مشکل آب است که عفونت دارد و … . به خدا سهمیلیون خرجش کرده ام. الان یک جوراب زدهایم سر شیرهایمان، خداوکیلی هرچند وقت یک بار پر از سنگ میشود.» «حمیده» و «پروین» همسایههای «علی» و «اصغر»ند. «حمیده» ٣۶ ساله است و با دخترش درحال رفتن به خانه شان است. او از آبی میگوید که «آب» نیست و غذایی که مزهاش با غذای تهرانیها زمین تا آسمان توفیر دارد: «آب اینجا واقعا آب چاه است، با آب تهران خیلی فرق میکند. تا دلت بخواهد در فامیل ما سنگ کلیهای داریم. من خودم شن دارم، به خاطر آب است باید حتما آبی که استفاده میکنم آب جوشیده باشد. بارها زنگ زدهایم اداه آب ولی هیچ مشکلی حل نشده است. تازه الان آبادی شده، چندسال قبل میآمدید ببینید اینجا چه خبر است.» «از اینجا شاه لوله سد ماملو و لوله آب بهشت زهرا کنار اینجا رد میشود ولی بخشداری میگوید اگر ما از این لولهها به شما آب بدهیم، نمیتوانیم به بهشت زهرا آب بفرستیم. این آب میرود تصفیه خانه و برمی گردد به سمت تهران و الکی میگویند که به ما هم از این آب که آب تهران است میدهند درحالیکه این حرف دروغ است» «پروین» هم که چادر رنگی سر کرده و زیر آفتاب ظهر اردیبهشت، پیشانیاش از عرق برق میزند، حرفها برای گفتن دارد: «خیلی وقتها آب بوی گازوئیل میدهد. کلیه همه مان خراب است، خودم معده درد دارم و همه بچههایم سنگ کلیه دارند. دخترم هرچند وقت یک بار باید برود سنگ کلیهاش را بشکند. اهالی شهرک رسالت اما هرچقدر تا به حال مسئول و وزیر و وکیل ندیده باشند، یک نفر را خوب میشناسند؛ «پوریا گل محمدی»، عضو شورایاری محل را که حالا دیگر عادت کردهاند تا هرچندوقت یک بار او را در خانههایشان ببیند که آمده برای تحقیق و دادن گزارش به «بالا بالاها». «پوریا گل محمدی» همینجا به دنیا آمده، همینجا بزرگ شده و همینجا هرروز نگرانیهایش از وضع آبی که از چاه میآید و به بدنهای هم محله ایهایش میرود، بیشتر میشود. برای همین هم است که هرجا از مردم شهرک رسالت درباره مشکلاتشان سوال شود، اول از همه «آقا گل محمدی» را نشان میدهند. او حالا حرفهای زیادی برای گفتن از وضع آب و زمینهای کشاورزی اطراف شهرک رسالت دارد که میگوید تا درستشان نکند، دست بردار نیست: «جمعیت اینجا با جمعیت صالح آباد ٢٠ هزارنفر است. مشکلات آب اینجا تا دلتان بخواهد زیاد است. از اینجا شاه لوله سد ماملو و لوله آب بهشت زهرا کنار اینجا رد میشود ولی بخشداری میگوید اگر ما از این لولهها به شما آب بدهیم، نمیتوانیم به بهشت زهرا آب بفرستیم. این آب میرود تصفیه خانه و برمی گردد به سمت تهران و الکی میگویند که به ما هم از این آب که آب تهران است میدهند درحالیکه این حرف دروغ است. به ما آب قلعه مرغی میدهند که آب چاه است و با روشی آن را تصفیه میکنند یا کلر میزنند و به لولهها میفرستند. ما به تازگی آب اینجا را دادهایم آزمایشگاه تا آزمایش کنند و نتیجه را بگویند ولی مطمئنیم که این آب آلوده است. اطلاعاتی هم که از بهداشت به دست ما رسیده نشان میدهد که این آب آلوده است. هیچ آبی که از چاه بیرون بیاید قابل مصرف نیست. الان با گاز به این آب کلر میزنند. آب اینجا سنگین است. حتی من از یکی از مسئولان بهداشت منطقه ١٩ سوال کردم به من گفت که کلا آب منطقه ١٩ مشکل دارد؛ آب سنگین است.» او میگوید: «در حال حاضر ۴٠ لیتر در ثانیه، آب وارد خانههای مردم اینجا میشود، فرض کنیم ۵ لیتر آن را مردم بخورند و بقیه را قطعا برای شست و شو و نظافت و حمام و … استفاده میکنند. این آب از خانهها و مراکز بهداشت و درمانگاهها خارج میشود و مستقیم به زمینهای کشاورزی اطراف اینجا وارد میشود؛ مثلا اگر کسی خون دماغ میشود، زخمش را میشوید و … و همه تمیزکاریهای درمانگاه هم وارد جوی آب میشود و مستقیم وارد زمینهای کشاورزی اطراف میشود. ما اینجا هفت درمانگاه داریم؛ خب همه مشکلاتی که بیماران دارند و شست و شوهایی که در آنها انجام میدهند خطرناک است و آنها مستقیم وارد زمینهای کشاورزی میشود. حالا این را کنار بگذاریم که بچهها اطراف این جویها بازی میکنند و ممکن است در آنها بیفتند و به هرحال ارتباط مستقیم با آن دارند. اینها همهاش آسیب محیطزیستی است. این جویها دقیقا از کنار محل بازی بچهها در پارک رد میشود. این بیماریها در طول زمان خودش را نشان میدهد. آقای حافظی هم که اینجا آمده بودند همه لولهها را نگاه کردند و آب را که دید، گفت این آبی که شما میخورید آلوده است.» او مشکل را جای دیگری میبیند: «ما با یک مدیریت دوگانه طرفیم؛ نمیدانیم باید برای مشکلاتمان به شهرداری برویم یا بخشداری. اینجا نه کلانتری دارد، نه آتش نشانی نه اورژانس. سه ماه پیش اینجا خانهای آتش گرفت و نزدیکترین آتش نشانی به اینجا که نزدیک میدان تره بار است تا آمد مامورانش را بفرستد، پسر آن خانه در آتش سوخت و فوت کرد. شاید شما فکر کنید فقط مردم محله رسالت از نبود فاضلاب شهری در اینجا صدمه میبینند، این اشتباه است. بزرگترین صدمه را مردم داخل تهران و مسول و غیرمسول میبینند که هر روز این محصولات آلوده وارد خانه آنها میشود بدون آنکه بدانند چه آب کثیفی به دست میآید و چه خطری آنها را تهدید میکند. این محصولات به دلیل نبودن فاضلاب شهری با آبی که ما حمام میرویم، آبی که دست و بدن خونی مریض را شسته، آبی که کثافت نوزاد را شسته، آبی که مریض در درمانگاه بالا آورده است و آب استخری که ما در آن شنا کردهایم و …هزار و یک آلودگی با خودش دارد آبیاری میشود. ما این را نمیخواهیم و راضی نیستیم اما کاری از دست ما بر نمیآید.» مسئولان شهری و آب و فاضلاب روستایی اما این حرفها را قبول ندارند؛ نمونهاش «نصرتالله قلندری»، بخشدار شهر آفتاب که در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «شهرک رسالت در حریم منطقه ١٩ قرار دارد و بخشی از شهر آفتاب به شمار میرود و قوانین شهر آفتاب در این شهرک هم باید اجرا شود، با اجرایی شدن این قوانین مشکل خیلی از روستاها حل میشود. شهرک رسالت کد روستایی دارد. درحال حاضر ١۵ لیتر در ثانیه آب وارد مخزن شهید سمیع خانی میشود، اگر آب سختی داشته باشد، باعث ابتلای مصرفکننده به سنگ کلیه میشود، آب این منطقه نیترات ندارد و تاکنون هیچ موری به ما گزارش نشده که نشان دهد آب نیترات دارد. سالم بودن آب این منطقه از سوی وزارت بهداشت، رصد میشود، کارشناسان آنها نظارت میکنند و به صورت محرمانه گزارشها را برای ما میفرستند. آب این شهرک، آب شهری است که به روستا قرض داده شده است. ماجرای آبیاری مزارع کشاورزی را ما به جهاد کشاورزی اعلام کردهایم و آنها باید به این موضوع رسیدگی کنند.» «آب از خانهها و مراکز بهداشت و درمانگاهها خارج میشود و مستقیم به زمینهای کشاورزی اطراف اینجا وارد میشود. همه تمیزکاریهای درمانگاه هم وارد جوی آب میشود و مستقیم وارد زمینهای کشاورزی اطراف میشود. ما اینجا هفت درمانگاه داریم» «رضا پوررجب»، رئیس سازمان آب روستایی تهران هم به «شهروند» میگوید حرفهای عضو شورای شهر تهران درباره آلوده بودن آب مصرفی شهرک رسالت را قبول ندارد: «بعد از حرفهای حافظی، عضو شورای شهر تهران درباره وضع این منطقه، دیروز صبح از آب این منطقه نمونهبرداری گرفتیم. فردا صبح نتیجه نمونه برداری مشخص میشود. ما در انشعابهای آب، کلرسنجی کردیم، هیچ موردی از آلودگی ندیدیم. از اردیبهشت سال ٩۴ هم با معاون استانداری و مسئولان آب و فاضلاب صالحآباد غربی و شرقی و شهرک رسالت صحبتهایی کردیم تا این مناطق از آب شهری استفاده کنند. آب شهرک رسالت درحال حاضر از نظر آلودگیهای میکروبی و شیمیایی مشکلی ندارد، سال گذشته در همین منطقه دو حلقه چاه زدیم و از این دو چاه به سمت خانههای مردم لولهکشی شده است.» او میگوید: «تمام روستاهای تهران از آب چاه استفاده میکنند، از نظر فنی، آب چاه را تصفیه نمیکنند چرا که مشکلی ندارد. اما در برخی از مناطق که آب چاهشان مشکل دارد، از آب آنجا استفاده نمیشود. ما حرف آقای حافظی را قبول نداریم. جایی که آب سنگین داشته باشیم، به این معنی است که کلسیم منیزیم آب زیاد است، چیزی که سختی آب را ایجاد میکند. حتی پزشکها هم میگویند جایی که آب سخت وجود داشته باشد، بیماریهای قلبی – عروقی کمتر است. من اصلا قبول ندارم که نیترات آب شهرک رسالت بالاست، آبی که تا ١۵٠ گرم در لیتر کلسیم منیزیم داشته باشد، مشکلی ندارد، علم هم ثابت نکرده منجر به ابتلای سنگ کلیه میشود. تاکنون وزارت بهداشت هیچ گزارش بدی درباره آب شهرک رسالت، به ما نداده است. آن منطقه فاضلاب ندارد. بههرحال فاضلاب از خانهها وارد زمینهای کشاورزی میشود که سازمان محیطزیست باید دراینباره پاسخگو باشد.» *** سبزِ سبز. شاخههای گندم هنوز آنقدر زرد نشدهاند که آفتاب را برگردانند به آسمان و برق بزنند؛ هنوز سبز سبزند، تر و تازه و خوشههایشان سر به آسمان کرده، زیر پایشان را نمیبینند؛ همانجا که زمین آنقدر سیاه است، آنقدر کثیف است و آنقدر بدبوست که سر بالا کردن بهتر است از نگاه کردن به زیر پا. اطراف شهرک رسالت را ١٢٠ هکتار زمینی پوشاندهاند که از آب استخر سیراب میشوند و کف و فاضلاب خانههای محل و خون و سرنگهای آلودهای که از درمانگاهها میآید. زمینهای شهرک را حالا کارگرهایی پر کردهاند که ترس دارند از گفتن آنچه هر روز میبینند؛ از آبی که آلوده است و گزارشهای اشتباهی که صاحب زمینها هرچند وقت یک بار به بازرسها میدهند. «رضا»، کشاورزی که روی ۵ هکتار از این زمینها کار میکند افغان است، مثل بقیه کارگرها. او پنجسال است که از ولایت دایکندی افغانستان به ایران آمده است. او میگوید این زمینها را از صاحب زمین اجاره کردهاند: «محصول الان ما بامیه است. نصف محصول ما را صاحب زمین میبرد. هم بامیه میکاریم هم خیار. آن زمین آن طرفتر هم کلم کاشته اند. بامیه را کم آب میدهیم، وقتی آن را میکاریم باید خوب تشنگی بکشد تا برگش سیاه شود و بعد یک بار به آن آب میدهیم. او در پلایی زمین دارد و آب موتورخانه دارد. او هر هکتار را برای هشت ماه، ١۶میلیون اجاره میکند. بعد از او نوبت کشاورزی است که با بیل و چکمه از راه میرسد. افغان است و از هرات به ایران آمده؛ ٣٢سال است که اینجاست و بچگی تا الانش را اینجا گذرانده است. او روی زمین آقای «ر» کار میکند و میگوید فعلا وضع همه خوب است فقط وضع کارگرها بد است. اطراف گندمهای زمینی که او روی آنها کار میکند، پر از آشغال است و او میگوید هرچند وقت یک بار آنها را آتش میزنند: «این زمینها پنج بار آب میخورد، از برج هشت تا برج سه؛ یعنی هفت ماه. پنج هکتار از زمینهای اینجا مال آقای «ر» است. او میگوید کل زمینهای کشاورزی صالح آباد، ١٢٠ هکتار است.» حرفهای او هنوز ناتمام، «آقا روحالله» از راه میرسد؛ با تنی سنگین و صورتی خندان. آفتاب، صورتش را سایه انداخته و چشمهایش خلاف لبهایش، خشمگین است. او به نفعش نیست که از آب اینجا بد بگوید؛ نه از آبی که خودش و خانوادهاش میخورد و نه آبی که خودش به زمینهای گستردهاش میفرستد: «والا من که ندیدهام کسی اینجا سنگ کلیه گرفته باشد، آنها که گرفتهاند لابد خودشان عیبی ایرادی چیزی داشته اند. آب اینجا با آب تهران قاطی دارد. آب استخر هم به زمین ما نمیرود. ما ذرت میکاریم، گندم و بلال. محصول دیگر نمیکاریم.» دختر آقا روحالله، رئیس شورای روستای کریمآباد است. او دنبال حرفهای پدرش را میگیرد و با عصبانیت میگوید: «ما از جهاد کشاورزی مجوز داریم. این آبها برای گندم و جو مشکلی ندارد. ما ۴٢سال است اینجا کشاورزی میکنیم. تا ١٠سال قبل هیچ مشکلی نداشت و بهداشت مرتب آزمایش میگرفت. ما با شورای شهر و هیچ جای دیگر کاری نداریم، ما با جهاد کشاورزی طرفیم و از آنها مجوز داریم.» «پوریا گل محمدی»، عضو شورایاری شهرک رسالت اما این حرفها را قبول ندارد: «مثلا ما یک استخر اینجا داریم به نام استخر رسالت که وسط پارک است، دوز کلر آب این استخر ۵ ppm است. این آب بعد از استفاده مردم باید ۴٨ ساعت بماند و برود داخل فاضلاب، ولی اینجا آب این استخر را مستقیم به زمینهای کشاورزی میفرستند. به هرحال ما هم از این محصولات استفاده میکنیم. اگر مستقیم از سر زمین هم نخریم، ماشین میآید میبرد و ما از میدان میخریم، به هرحال فرقی نمیکند. همه در خطرند، فقط به ما فکر نکنید، همه کسانی که از این محصولات استفاده میکنند، در خطرند. مثلا گوجه را باید درسال سه بار برداشت کرد ولی اینجا ما میبینیم به این دلیل که این زمینها با آبهای آلوده آبیاری میشوند، گوجه را یک بار بیشتر برداشت نمیکنند. اینجا یک چاه زده اند؛ چاهی که براساس مجوز آب، در ۶٠ روز، ٣۵ متر مکعب میتوان از این چاه برداشت کرد اما درحال حاضر بالای ۵٠٠ متر مکعب استفاده میشود. یعنی آب مصرفی یک کوچه را به زمینهای کشاورزی میفرستند. سوال اینجاست که بقیه این آب کجا میرود؟ تحقیقات ما نشان میدهد که بقیه این آبها نه به خانههای مردم که به زمینهای کشاورزی میرود؛ نام این کار، فروش آب است و معلوم نیست کدام دستها در کارند و آب را به این شکل به کشاورزان میفروشند.» «اینجا نه کلانتری دارد، نه آتش نشانی نه اورژانس. سه ماه پیش اینجا خانهای آتش گرفت و نزدیکترین آتش نشانی به اینجا که نزدیک میدان تره بار است تا آمد مامورانش را بفرستد، پسر آن خانه در آتش سوخت و فوت کرد» هفته گذشته، «رحمتالله حافظی»، عضو شورای شهر تهران از مسئولان چند وزارتخانه خواست که وضع آب مصرفی شهرک رسالت را بررسی کنند؛ وزارت بهداشت یکی از آنها بود؛ جایی که مسئولانش میگویند از این موضوع بی خبرند. نمونهاش «خسرو صادق نیت»، رئیس اداره سلامت محیط و کار وزارت بهداشت است که در گفتوگو با «شهروند» میگوید: «باید این موضوع را بررسی کنیم. به هرحال ابتلا به سنگ کلیه در یک منطقه میتواند به دلیل بالا بودن ناخالصی آب باشد، ناخالصی آب با نیترات فرق میکند. البته ممکن است ابتلا به این بیماری، به دلیل سختی آب باشد، سختی آب هم ماجرای جدایی با آلودگی به نیترات دارد. این موضوع یعنی بالا بودن سختی آب، موضوعی است که باید از وزارت نیرو، پیگیری شود و آنها بایددرصد پوشششان را افزایش دهند، ما اطلاعی از وضع این منطقه نداریم و باید پرس و جو کرد. اگر چنین اتفاقی درحال رخ دادن است، باید پیگیریهای قانونی شود، چرا که اقدامی غیرقانونی است و باید با آن برخورد قانونی شود. متخلفان باید به دادگاه معرفی شوند. بهطورکلی آبیاری مزارع با آب فاضلاب تصفیه نشده غیرقانونی است و باید سریع و بهشدت با آن برخورد کنیم. در همین ارتباط هم سامانه ١٩٠ برای ارایه این گزارشها فعال است.» «پیمان قربانی»، شهردار منطقه ١٩ هم میگوید مسئول مشکلات شهرک رسالت، بخشداری آن است نه شهرداری: «متولی شهرک رسالت شهرداری نیست، بخشداری است. موضوع آب به شهرداری ارتباط پیدا نمیکند، هر بخش از شهر، مشخصاتی دارد و برای مسئولان تکالیف قانونی تعیین کرده است. در طرح جامع شهر تهران، شهرک رسالت بهعنوان سکونتگاهی خارج از محدوده شهری تهران واقع شده است. البته ما در شهرداری، خدمترسانی جزو تکالیف ذاتی ماست، مشکلات آسفالت خیابانها، نظافت، خدمترسانی در شهر و … ازجمله موضوعاتی است که ما در آنها ورود پیدا میکنیم. در این میان شورایاریها هم تلاش زیادی میکنند. شهرک رسالت خارج از حریم شهر تهران است، شهرداری ناحیه ۵ ما، شهرداری حریم است، شهرداری کل نیست. وظیفه محدوده این حریم شهر تهران، خدماترسانی به خارج از محدوده و کنترل ساخت و سازهاست. ما در آنجا سرانه محله راهاندازی کردیم و کارهای عمرانی انجام دادیم. مسجد هم ساختیم. او میگوید که مشکل ساکنان این شهرک، آب و فاضلاب است: «در حال حاضر، در داخل شهر تهران هم فاضلاب وجود ندارد و پوشش فاضلاب کامل نیست. ما نمیتوانیم کیفیت آب شرب را رد یا تأیید کنیم. اینگونه اظهار نظرها، نیاز به آزمایش دارد، آبفا میتواند این موضوع را بررسی کند، معمولا این بررسیها دورهای انجام میشود. هماکنون داخل منطقه ١٩، فاضلاب ندارد، شهرک رسالت هم حریم منطقه ١٩ است. در محدوده قانونی شهرها، مسائل خدماتی و وظایف ذاتی شهرداری به اضافه ساختوساز کاملا با ماست ولی خارج از محدوده، قوانین دیگر تفاوت میکند.» منبع: روزنامه شهروند برچسبها: کشاورزی فاضلاب آلودگی محیط زیست شهرک رسالت آلودگی آب پسماند بیمارستانی

یک کشاورز برای کاشت محصول خود یک روند طولانی و دشوار را طی میکند، در خوزستان افزون بر مشکلاتی که برای کشاورزان پیش می آید، چند سالی است که بحران ریزگردها هم زیانهای سنگینی را بر آنها تحمیل میکند. کشاورزان پس از آسیب دیدن از این پدیده مجبورند پیگیر دریافت خسارت از بیمه شوند که این هم شرایط خاص خود را دارد و سبب میشود مزرعهداران بخش زیادی از زیانی را که میبینند بدون جبران قابل توجهی متحمل شوند. طبق بررسیهای انجام شده در یک روند ۱۰ ساله از سال ۸۰ تا ۸۹ سال ۸۸ دارای بیشترین گردوخاک بوده و در این سال خوزستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده خرمای کشور کاهش ۶۰ درصدی خرما را داشته است. دانههایی که جوانه نمیزنند «ابوقاسم مزرعه» از کشاورزان روستای ابوحمیظه درباره آسیب گردوخاک پس از نشستن روی محصولش به همشهری گفت: هر بار هوا خاکی میشود مریض میشوم. ریههای من به هوای خاکی حساس شدهاند برای همین نمیتوانم به زمینم رسیدگی کنم. وی در ادامه توضیح داد: وقتی گردوخاک روی دانه مینشیند، دانه دیگر جوانه نمیزند. هر یک از کارهای کشاورزی در یک وقت مناسب و خاص خودش باید انجام شود و نباید به تاخیر بیفتد، اما هر بار که گرد و خاک میشود این کارها در زمان خودش به انجام نمیرسد و ضررهایی میبینم که جبرانش برایم دشوار است، چون میدانم حمایت لازم برای جبران این زیان از من نمیشود. تا وقتی که بخواهم پولم را از بیمه بگیرم باید عذاب زیادی بکشم. در یک روند ۱۰ ساله از سال ۸۰ تا ۸۹ سال ۸۸ دارای بیشترین گردوخاک بوده و در این سال خوزستان به عنوان بزرگترین تولیدکننده خرمای کشور کاهش ۶۰ درصدی خرما را داشته است. خسارت ۱۰ درصدی به غلات معاون بهبود تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی خوزستان درباره برآورد خسارتی که گردوخاک به کشاورزی استان وارد کرد، به همشهری گفت: به حدود ۱۰ درصد از سطوح زیر کشت غلات استان که مرحله دانه بندی و خوشه را پشت سر میگذارد، زیان وارد شد که در اثر آن تولیدات کشاورزی خوزستان کاهش خواهد یافت. «محمد قاسمینژاد» گرد و خاک را مخل سیستم فتوسنتز به عنوان کارخانه سازنده مواد غذایی گیاهان دانست و توضیح داد: ریزگردها به شکل لایه مومی روی نباتات و محصولات زراعی مینشینند و موجب اختلال در فرآیند فتوسنتز آنها میشوند، همچنین روی عملکرد کمی و کیفی محصولات تأثیر منفی میگذارند. وی درباره تاثیر گرد و غبار روی مرکبات افزود: گرد و غبار روی محصولات باغها مانند مرکبات و میوه ها تاثیر منفی میگذارد و کیفیت و تولید میوه را کاهش میدهد. از طرفی بازارپسندی میوه هم کم میشود. قطعا وزارت نیرو با ساخت سدها و تونلهای انتقال آب، وزارت نفت با خشک کردن هورالعظیم، سازمان حفاظت محیطزیست به دلیل استفاده نکردن از ظرفیتهای قانونی خود برای جلوگیری از انجام پروژههای عمرانی، مدیران سیاسی و نمایندگان مجلس، متخصصان، استادان و محققان کشور به دلیل تسلیم شدن در برابر جاذبههای مادی این پروژهها هر یک سهمی در بروز این بحران دارند. مانعی برای حضور کشاورز در مزرعه قاسمینژاد ۷۰ هزار هکتار سبزی برگی و غیربرگی در استان را با بروز گرد و غبار غیرقابل برداشت دانست و تصریح کرد: این پدیده به صورت مستقیم روی سبزیهای برگی به دلیل ساختار آنها تاثیر دارد به گونهای که این محصولات در بازار نیز خریداری نخواهند شد. وی بروز گرد و غبار در استان را مانعی برای حضور کشاورز در مزرعه اعلام کرد و گفت: طی بروز گرد و خاک مدیریت زمینهای زراعی برای کشاورز دشوار میشود و اثر منفی بر مدیریت مزرعه در مراحل آبیاری و سمپاشی میگذارد، بنابراین بازده مزرعه کاهش مییابد. با همه زیانی که بخش کشاورزی با روی دادن گرد و خاک متحمل میشود برخی کارشناسان اعتقاد دارند مدیریت نامناسب در همین بخش یکی از عوامل موثر در بروز این پدیده طبیعی است، از آنجا که گسترش بیابان و خشکی تالابها در خوزستان سبب ایجاد کانونهای ریزگرد در خوزستان شدهاند و بخش کشاورزیکه بیش از هر بخش دیگری آب مصرف میکند، بنابراین در ایجاد کانونهای ریزگرد نقش داشته است. نقش نهادها در بروز ریزگرد در همین زمینه استاد گیاهشناسی استان بسیاری از نهادها را در بروز ریزگردها موثر دانست و گفت: وزارت جهادکشاورزی با توسعه پروژههای کشت و صنعت، دادن مجوز زراعت و کشت دیم در همه نقاط کشور در ایجاد این پدیده نقش داشته است. «حسین آخانی» تغییر نقش خوزستان را از واردکننده ریزگرد به صادرکننده اعلام کرد و افزود: ساخت زهکش عامل بسیار مهمی در خشک کردن دشتهای شور خوزستان است. برای نمونه در ماهشهر و هندیجان زهکش عظیمی درست شده که عامل اصلی خشکی تالابهای فصلی منطقه شده است. وی علاوه بر جهاد کشاورزی سایر نهادهای موثر بر ایجاد این بحران را چنین برشمرد: قطعا وزارت نیرو با ساخت سدها و تونلهای انتقال آب، وزارت نفت با خشک کردن هورالعظیم، سازمان حفاظت محیطزیست به دلیل استفاده نکردن از ظرفیتهای قانونی خود برای جلوگیری از انجام پروژههای عمرانی، مدیران سیاسی و نمایندگان مجلس، متخصصان، استادان و محققان کشور به دلیل تسلیم شدن در برابر جاذبههای مادی این پروژهها هر یک سهمی در بروز این بحران دارند. خسارت ریزگردها به کشاورزی استان بر اساس تحقیقات انجام شده پدیده ریزگردها در چند سال اخیر موجب ایجاد خسارتی از ۷ تا ۱۷ میلیون تن در سال ۸۸ به تولیدات زراعی و باغی استان شده است. در سال زراعی ۹۰ ـ ۸۹ به محصولات کشاورزی استان خوزستان شامل گندم آبی، گندم دیم، جوی آبی، جوی دیم، کلزای آبی و کلزایدیم بیش از ۱۸۸۲میلیارد ریال زیان وارد شد و ۴۶۸ هزار و ۴۱۶ تن محصول کشاورزی از بین رفت. با وقوع خشکسالی و ایجاد طوفانهای گرد و غبار و محدودیت کشت ۳۸ هزار هکتار از اراضی حوزه رودخانه کرخه در تابستان خسارت دیدند که این امر ارتزاق ۷۰ هزار نفر از کشاورزان را تحت تأثیر قرار داد و تعدادی از کشاورزان نیز از روستاها مهاجرت کردند. منبع: همشهری برچسبها: کشاورزی خوزستان ریزگرد
مسعود یوسفی: اگر فرضیه اصلی این باشد که «خرده مالکی» بلای جان کشاورزی ایران است؛ مدیریت نادرست زیر بخش های مختلف یا فشار به منابع محدود آب و خاک در کجای این پازل به ظاهر متناقض قرار می گیرد؟ آیا تمام مشکلات موجود بخش کشاورزی، از پایین بودن سطح بهره وری تا نبود سازوکار مشخص برای بهره برداری از زمین های زراعی را باید به گردن مالکان زمین هایی انداخت که به سنت پدران خود وفادار نبودند و زمین خود را فروخته اند…
زهرا علی اکبری - یوسف فرهادی: در گیر و دار حضور دولت موقت، انقلابی ها بیش از هر چیز کشاورزی ایران را هدف قرار داده بودند. وزیر کشاورزی آن روزها اهمیتی به مراتب بیش از این روزها داشت. اتفاقا سکان وزارت کشاورزی در دولت موقت به محمدعلی ایزدی سپرده شده بود که می گفتند لیبرال و ملاک است و درد کارگر و کشاورز را درک نمی کند. در ۹ ماه حضور دولت موقت در سرنوشت سیاست ایران، وزارت کشاورزی روزهای عجیبی را تجربه کرد…

برخلاف ظاهر ساختمان های اداری که ساده و رسمی است، وزارت کشاورزی روسیه دارای نمایی فوق العاده زیباست. این نمای زیبا توانسته است به خوبی نمودار این وزارتخانه باشد.

بدون شک کشاورزی را باید مهمترین صنعت و یا یکی از مهمترین صنایع جهان به شمار آورد که تا اندک زمانی پیش از این به صورت سنتی مدیریت می شد. اکنون ربات ها در حال ایجاد دگرگونی در این عرصه هستند.در سال های اخیر و همزمان با توسعه فناوری های رباتیک، نسل جدیدی…

اگر شیفته بازی های شبیه ساز در پلتفرم موبایل هستید، شکی نیست که حداقل یکی از عناوین شبیه ساز استودیوی Ovidiu Pop را تجربه کرده اید. پس از عرضه شبیه سازهای اتوبوس و کامیون، استودیوی یادشده این بار به سراغ تراکتور و کمباین رفته تا کشاورزی در یک مزرعه زیبا و دل انگیز را به صورت یک بازی شبیه ساز تجربه کنیم. در ادامه با دیجیاتو همراه باشید. Farmer Sim 2015 پروسه کاشت، داشت، برداشت و فروش محصول را به طور کامل شبیه سازی کرده تا یک کشاورزی مکانیزه، مدرن و حرفه ای را در بازی تجربه کنید. بازی از آماده سازی زمین آغاز می شود؛ جایی که باید زمین را دیسک و شخم بزنید و آنگاه با دستگاه بذرکار، دانه ها را در بستر خاک بکارید. پس از سبز شدن محصول، موعد برداشت فرا می رسد که می توانید با کمباین و ماشین آلات مخصوص به این کار اقدام کنید. اما تمام این کارها برای چیست؟ مطمئنا کسب درآمد و دریافت سود حاصله از فروش. برای همین عرضه محصول به بازار و فروش آن هم در بازی بر عهده شماست. باید محصول را پشت تراکتور بار بزنید و خودتان به فروش آن در جهان آزاد بازی اقدام کنید. انواع تراکتور، کمباین، ماشین های برداشت و بذرکار در Farmer Sim با جزئیات بالا شبیه سازی شده اند که با اتکا به نیروی آنها می توانید گیاهان مختلفی را در مزرعه خود پرورش بدهید. جهان آزاد Farmer Sim شامل نقشه هایی در آمریکا و اروپا می شود و برای هر چه واقعی تر شدن بازی، چرخه شب و روز هم در آن شبیه سازی شده. در حالت مأموریتی می توانید با سود حاصله از فروش محصول، ماشین آلات جدیدتری بخرید و حتی با خرید زمین های اطراف، مزرعه تان را گسترش بدهید. در کنار مدیریت یک مزرعه زیبا و سرسبز، می توانید به پرورش دام و طیور هم اقدام کنید. با دامپروری هم تنوعی به کارتان می دهید و هم درآمدتان را از زمین افزایش خواهید داد. هر دو نسخه iOS و اندروید Farmer Sim 2015 با وجود جزئیات گرافیکی مطلوب، حجم بسیار کم و مناسبی برای دانلود دارند. بنابراین توصیه می کنیم اگر به کشت و کار علاقه دارید و دلتان هوای یک زندگی کم دردسر روستایی را کرده، به هیچ وجه دانلود این شبیه ساز زیبا و رایگان را از دست ندهید. Farmer Sim 2015 قیمت: رایگان سازنده: Ovidiu Pop سیستم عامل: iOS و اندروید حجم: #### مگابایت دانلود: اپ استور گوگل پلی کافه بازار

طراحان مزارع دریایی در نظر دارند مزرعهای مستطیل شکل با ابعاد 656 در 1150 پا و مجموعاً با مساحت 2.2 میلیون فوت مربع طراحی کنند که از طبقات مختلف تشکیل میشود. در پایینترین طبقه مزارع پرورش ماهی قرار دارد؛ فضای خارجی آن شامل موجشکن، درگاههای ورودی آب، انبار، کشتارگاه، کارخانه آبشیرینکن و بخش بستهبندی میشود. در طبقات فوقانی نیز گلخانهای مجهز به سیستم کشت خودکار خارج از خاک و سیستم کنترل هوای محوطه قرار دارد.
تجارت خارجی معرف روابط تجاری، یعنی صادرات و واردات کالاها و خدمات بین کشورهای مختلف جهان است. هر دو طرف تجارت خارجی از منظر اقتصادی و اجتماعی حائز اهمیت است.از یکسو صادرات، بازارهای فروش جدیدی را برای تولیدات داخلی مهیا کرده و با فروش محصولات در خارج مرزهای کشور، ارزآوری و درآمد برای کشور بههمراه دارد. از سوی دیگر تأمین نیازهای داخلی که تولید آن در داخل کشور تکافوی تقاضا را نمیدهد، از طریق واردات تأمین میشود. دراینمیان نقش اخلاق در مبادله حائز اهمیت است؛ اینکه چه کالایی با چه خصوصیات و شرایطی، عرضه و تقاضا میشود. در قرن حاضر با توجه به جهانیشدن اقتصاد و بهتبع آن گسترش بازارها ضرورت رعایت نکات اخلاقی در تجارت، بیشازپیش افزایش یافته است. در تجارت، همه اصول اخلاقی مبتنیبر قانون، مقررات یا دستورالعمل نیستند؛ بلکه تجار بهمرور زمان درک کردهاند اگر پارهای از اصول را رعایت نکنند شانسی برای نفوذ به بازار یا حتی ادامه فعالیت ندارند. بسیاری از متفکران اقتصادی به این نکته پی بردهاند که برخلاف تفکرات سنتی در اقتصاد، فشار قانون و همچنین نیروهای بازار نمیتواند از آسیبهای اخلاقی تجارت جلوگیری کند. در مقابل گسترش اخلاق کسبوکار میتواند با پرکردن خلأهای قانونی به کارکرد بهتر تجارت کمک کند. در همین راستا مفهوم تجارت منصفانه (fair-trade) مطرح است. تجارت منصفانه مشارکتی است براساس گفتوگو و احترام و شفافیت که در جستوجوی برابری بیشتر در تجارت بینالملل است. مهمترین توجه تجارت منصفانه ارائه شرایط بهتر تجاری و تضمین حقوق تولیدکنندگان و کارگران است که این کار از طریق ایجاد شرایط بهتر تجاری برای تولیدکنندگان و کارگران و سازمانهای تولیدی تشکیل شده توسط آنها قابل انجام است. تجارت منصفانه فراتر از تجارت بوده که چند ویژگی دارد: ١) عدالت بیشتر در تجارت جهانی را امکانپذیر میکند. ٢) نیاز به تغییر در قوانین و عمل تجارت متعارف را گوشزد میکند و اینکه چگونه یک کسبوکار موفق مردم را اولویت اول قرار میدهد. ٣) تجارت منصفانه در مبارزه با فقر، تغییرات آبوهوایی و بحران اقتصادی مشارکت دارد. تولید محصولات ارگانیک توجه به محیط را درنظر دارد و تجارت منصفانه را نیز بههمراه دارد. در سطح جهانی، تجارت محصولات ارگانیک، درآمدی بالغ بر ۶٠ میلیارد دلار در سال ٢٠٠٩ داشته و برآورد شده حجم تجارت محصولات ارگانیک در سال ٢٠١۵ بالغ بر صدمیلیارد دلار باشد. فروش سالانه موادغذایی تجارت منصفانه در سال ٢٠٠۵ بیش از ۵٠٠ میلیون دلار در ایالات متحده و ۴۴ میلیون دلار در کانادا گزارش شده است. ایالات متحده بزرگترین بازار موادغذایی تجارت عادلانه را داراست. قهوه از مهمترین کالاهای تجارت عادلانه در بازار مزبور است. بازار تجارت منصفانه کانادا ٩٩ درصد در دوره ٢٠٠۴ تا ٢٠٠۵ و در ایالات متحده آمریکا ٣٣ درصد رشد یافته است. در آمریکای شمالی تجارت منصفانه بازار بهطور متوسط ٧٠ درصد نسبت به پنج سال گذشته رشد سالانه داشته است. براساس گزارش (FLO) در سال ٢٠٠٨، در حدود ٢۶ هزار تن میوه تاره در سراسر جهان تجارت منصفانه شده که چهار درصد از این میوهها برچسب ارگانیک داشتهاند. دراینمیان حجم تجارت منصفانه آناناس و انبه در سال ٢٠٠٩ بهترتیب در حدود ٩ هزارو ٢٠٠ تن و هزار تن بوده است؛ درحالحاضر تجارت منصفانه با بیش از ١,۵ میلیون کشاورزان کوچکمقیاس و کارگران کشاورزی در جهان به فعالیت مشغول است. در تجارت منصفانه هدف این است که تولیدکنندگان، قیمت منصفانهای دریافت کنند؛ اگرچه بازار غیرمنصفانه باشد. روند این کار اینگونه است که به مصرفکنندگان قیمت بالاتر از قیمت بازار پرداخت شود؛ بهشرطیکه آنها استانداردهای کاری و تولید را رعایت کنند؛ مثلا درباره قهوه کشاورزان حامی تجارت منصفانه حداقل ١.٢۶ دلار برای هر پوند قهوه پول دریافت میکنند که این ٠.٠۵ دلار بالاتر از قیمت بازار است. این مقدار به تولیدکنندگان بازگردانده میشود تا برای برنامههای توسعه هزینه کنند. گرچه بازار محصولات تجارت منصفانه بسیار کوچکتر از بازار محصولات ارگانیک است؛ اما تجارت منصفانه هم برای محصولات ارگانیک قابلتوجه است. محصولات ارگانیک میتواند تجارت منصفانه را نیز تقویت بخشد.

«مجله ماشین» - عماد احمدیوسفی / حمل و نقل محصولات کشاورزی شاید اهمیتی بیشتر از تولید خود محصول داشته باشد، این صنعت نیز با پیشرفت علم دستخوش تغییرات زیادی در ساختار و مدیریت شده است، حمل نقل محصولات نیز دیگر با آن شیوه سنتی و کامیون های فاقد بهره وری لازم انجا نمی پذیرد.
به گزارش پایگاه خبری «مجله ماشین»، برجسته ترین سازنده خودروهای سنگین و ویژه ب…

با گسترش شهرها، به ویژه کلان شهرهای دنیا، سخن گفتن از تأمین غذا برای جمعیت های میلیونی، با قیمتی که برای همه اقشار جامعه قابل دسترس باشد، الزاماً کشاورزی در حومه و درون محدوده شهرها را نیز در بر می گیرد. اما آیا واقعاً می توان در شهرها کشاورزی کرد؟ به چه شکل؟ توسط چه کسانی؟ چگونه؟

هر چند در سال های اخیر در برنامه چهارم بر دستیابی به خود کفایی در تولید محصولات کشاورزی و رسیدن به ضریب بالای امنیت غذایی، تاکید شده بود اما آمار واردات و صادرات محصولات کشاورزی نشان می دهد که در تحقق اهداف پیش بینی شده ، توفیق چندانی نداشته ایم. این اینفوگرافیک به بررسی و ارائه آمار هایی از واردات و صادرات در بخش کشاورزی می پردازد. طراح: حمیدرضا جواهری منبع : هفته نامه دنیای سبز برای مشاهده در ابعاد بزرگتر، روی تصویر کلیک کنید.

این اینفوگرافیک نگاهی دارد به وقایع و فعالیت های حوزه کشاورزی, در سال ۱۳۹۰
گردآورنده :فرزانه طهرانی
طراح: حمیدرضا جواهری
منبع : هفته نامه دنیای سبز
برای مشاهده در ابعاد بزرگتر، روی تصویر کلیک کنید.